امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Playpen

ˈpleɪpen ˈpleɪpen
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    playpens

معنی

noun
تخت نرده‌دار (که کودک در آن بازی می‌کند )، قفس بچه، (اصفهانی) تاپوچی، تاپوچی ببه، مانک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد playpen

  1. noun A portable enclosure in which babies may be left to play
    Synonyms:
    pen

ارجاع به لغت playpen

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «playpen» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/playpen

لغات نزدیک playpen

پیشنهاد بهبود معانی