امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pneumatic

nuːˈmæt̬ɪk njuːˈmætɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective
بادی، هوایی، هوادار، پرباد، کار‌کننده با هوای فشرده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- pneumatic tyres
- (اتومبیل و غیره) تایر بادی
- pneumatic brakes
- ترمز بادی
- pneumatic drill
- مته‌ی فشاری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pneumatic

  1. adjective Of or relating to air
    Synonyms:
    airy atmospheric breezy aerial curvaceous ethereal voluptuous

ارجاع به لغت pneumatic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pneumatic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pneumatic

لغات نزدیک pneumatic

پیشنهاد بهبود معانی