فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Poleax

ˈpoʊlæks ˈpəʊlæks

توضیحات:

حالت نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی poleaxe است.

pollaxe و pole-axe و pole axe و polax هم نوشته می‌شود.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

تبرزین اروپایی (گونه‌ای از ابزارهای جنگی با دسته‌ی بلند)

The knight carried a poleax as his primary weapon, ready to defend himself against any enemy.

این شوالیه تبرزینی را به‌عنوان سلاح اصلی خود حمل می‌کرد و آماده‌ی دفاع از خود در برابر هر دشمنی بود.

The poleaxe is a medieval weapon.

تبرزین اروپایی یک سلاح قرون وسطایی است.

verb - transitive

نقش بر زمین کردن (کسی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The wrestler poleaxed his opponent with a powerful blow to the head.

این کشتی‌گیر با ضربه‌ی محکمی به سر حریف خود، او را نقش بر زمین کرد.

The football player poleaxed the opposing team's quarterback with a brutal tackle.

این بازیکن فوتبال [آمریکایی] با تکلی وحشیانه، کوارتربک تیم حریف را نقش بر زمین کرد.

verb - transitive informal

مات و مبهوت کردن، گیج و منگ کردن (چنان شوک بزرگی به کسی وارد کردن که نداند چه کند)

The sudden change in the company's policies poleaxed the clients.

تغییر ناگهانی در سیاست‌های شرکت، مشتریان را مات و مبهوت کرد.

The unexpected announcement from the management team poleaxed the employees.

خبر غیرمنتظره‌ی تیم مدیریت، کارمندان را شوکه کرد.

verb - transitive

حمله کردن (به کسی)، زدن (کسی) (با تبرزین)

The robbers poleaxed the security guard.

سارقان به گارد امنیتی حمله کردند.

The warrior poleaxed his enemy.

این جنگجو دشمنش را با تبرزین زد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت poleax

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «poleax» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/poleax

لغات نزدیک poleax

پیشنهاد بهبود معانی