امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Polemics

    American: poˈlemɪks British: pəˈlemɪks
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    plural
    (با فعل مفرد) اصول جر و بحث، جدل‌شناسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    plural
    جر و بحث، ستیهش
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد polemics

    1. noun A discussion, often heated, in which a difference of opinion is expressed
      Synonyms: tangles, hassles, wrangles, words, tiffs, squabbles, spats, run-ins, quarrels, fights, disputes, disagreements, difficulties, debates, controversies, contentions, clashes, bickers, arguments, altercations
    2. noun The act of considering in words
      Synonyms: debate, contention, argument

    ارجاع به لغت polemics

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «polemics» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/polemics

    لغات نزدیک polemics

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند