امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Polio

ˈpoʊlioʊ ˈpəʊliəʊ
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از poliomyelitis به‌جای polio استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
پزشکی فلج اطفال (نوعی بیماری ویروسی حاد که عمدتاً سیستم عصبی را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد و می‌تواند به فلج دائمی منجر شود) link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- Vaccination has nearly eradicated polio in many countries.
- واکسیناسیون تقریباً در بسیاری از کشورها فلج‌ اطفال را ریشه‌کن کرده است.
- Survivors of polio often face long-term mobility challenges.
- بازماندگان فلج اطفال اغلب با چالش‌های حرکتی طولانی‌مدتی روبرو هستند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد polio

  1. noun an acute viral disease marked by inflammation of nerve cells of the brain stem and spinal cord
    Synonyms:
    infantile paralysis poliomyelitis acute anterior poliomyelitis

ارجاع به لغت polio

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «polio» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/polio

لغات نزدیک polio

پیشنهاد بهبود معانی