آخرین به‌روزرسانی:

Polyhistor

ˌpɑliˈhɪstər ˌpɒliˈhɪstə

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable formal

دانشمند، عالم، علامه، حکیم، بحرالعلوم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The polyhistor's library was filled with books on history and philosophy.

کتابخانه‌ی حکیم پر از کتاب‌هایی در زمینه‌های تاریخ و فلسفه بود.

The polyhistor's lectures were always interesting and informative.

سخنرانی‌های آن دانشمند همیشه جالب و آموزنده بود.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت polyhistor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «polyhistor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/polyhistor

لغات نزدیک polyhistor

پیشنهاد بهبود معانی