Polyhistor

ˌpɑliˈhɪstər ˌpɒliˈhɪstə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable formal
دانشمند، عالم، علامه، حکیم، بحرالعلوم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The polyhistor's library was filled with books on history and philosophy.
- کتابخانه‌ی حکیم پر از کتاب‌هایی در زمینه‌های تاریخ و فلسفه بود.
- The polyhistor's lectures were always interesting and informative.
- سخنرانی‌های آن دانشمند همیشه جالب و آموزنده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت polyhistor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «polyhistor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/polyhistor

لغات نزدیک polyhistor

پیشنهاد بهبود معانی