فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Polytechnic

ˌpɑːlɪˈteknɪk ˌpɒlɪˈteknɪk

معنی

noun adjective

وابسته به تدریس هنرهای فنی مختلف، وابسته به علوم عملی مختلف، دانشکده صنعتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد polytechnic

  1. noun an institution of learning
    Synonyms:
    trade school vocational-school occupational school technological institute
  1. noun a technical school offering instruction in many industrial arts and applied sciences
    Synonyms:
    engineering school polytechnic institute

ارجاع به لغت polytechnic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «polytechnic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/polytechnic

لغات نزدیک polytechnic

پیشنهاد بهبود معانی