پرسلان، چینی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She carefully placed the delicate porcelain figurine on the shelf.
مجسمهی چینی ظریف را با دقت روی قفسه گذاشت.
The antique shop had a beautiful collection of porcelain vases.
آنتیکفروشی کلکسیون زیبایی از گلدانهای پرسلان داشت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «porcelain» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/porcelain