Postbox

    ˈpoʊstbɑːks ˈpəʊstbɒks
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    انگلیسی بریتانیایی صندوق پست

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    - I spotted a red postbox on the corner of the street.
    - یک صندوق پست قرمزرنگ کنار خیابان دیدم.
    - The postbox is overflowing with letters and packages.
    - صندوق پستی پر از نامه‌ها و بسته‌ها است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد postbox

    1. noun Public box for deposit of mail
      Synonyms: mailbox, letter box

    ارجاع به لغت postbox

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «postbox» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/postbox

    لغات نزدیک postbox

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند