شکل جمع:
postcardsکارتپستال
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
I received a beautiful postcard from my friend.
کارتپستال زیبایی از دوستم دریافت کردم.
She collects vintage postcards.
او کارتپستالهای قدیمی را جمعآوری میکند.
دیدنی، تماشایی، زیبا، خوشمنظره، کارتپستالسان
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The quaint, postcard cottage had colorful flowers blooming in its front yard.
این کلبهی زیبا و دیدنی گلهای رنگارنگی داشت که در حیاط جلویی آن شکفته بودند.
The small, postcard village nestled in the mountains was a sight to behold.
دهکدهی کوچک و کارتپستالسان که در میان کوهها قرار گرفته بود، جایی بود که باید به نظاره میایستادیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «postcard» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/postcard