فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Postcard

ˈpoʊstkɑːrd ˈpəʊstkɑːd

شکل جمع:

postcards

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable A2

کارت‌پستال

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح مقدماتی

مشاهده

I received a beautiful postcard from my friend.

کارت‌پستال زیبایی از دوستم دریافت کردم.

She collects vintage postcards.

او کارت‌پستال‌های قدیمی را جمع‌آوری می‌کند.

adjective

دیدنی، تماشایی، زیبا، خوش‌منظره، کارت‌پستال‌سان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The quaint, postcard cottage had colorful flowers blooming in its front yard.

این کلبه‌ی زیبا و دیدنی گل‌های رنگارنگی داشت که در حیاط جلویی آن شکفته بودند.

The small, postcard village nestled in the mountains was a sight to behold.

دهکده‌ی کوچک و کارت‌پستال‌سان که در میان کوه‌ها قرار گرفته بود، جایی بود که باید به نظاره می‌ایستادیم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد postcard

  1. noun a written communication
    Synonyms:
    note letter card
  1. noun a card for sending messages by post without an envelope
    Synonyms:
    post card postal card mailing-card

ارجاع به لغت postcard

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «postcard» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/postcard

لغات نزدیک postcard

پیشنهاد بهبود معانی