فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Precariously

prɪˈkeriəsli prɪˈkeəriəsli

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb

به‌طور بی‌ثبات، به‌طور لرزان، به‌طور متزلزل، به‌طور ناپایدار، به‌طور ناامن، به‌طور خطرناک، به‌طور نامطمئن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The car was parked precariously near the cliff.

ماشین به‌طرزی ناامن در نزدیکی صخره پارک شده بود.

The bricks were stacked precariously and could collapse at any moment.

آجرها به‌شکلی متزلزل چیده شده بودند و هر لحظه ممکن بود فرو بریزند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The company's future looks precariously uncertain due to the ongoing economic crisis.

آینده‌ی شرکت به‌دلیل بحران اقتصادی جاری، به‌طور خطرناکی نامطمئن به نظر می‌رسد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد precariously

  1. adverb a way that is unstable, uncertain, or likely to collapse or fail

ارجاع به لغت precariously

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «precariously» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/precariously

لغات نزدیک precariously

پیشنهاد بهبود معانی