Press Agent

American: ˈpresˈeɪdʒənt British: presˈeɪdʒənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • متصدی تبلیغات، متصدی آژانس تبلیغاتی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد press agent

  1. noun publicity person
    Synonyms: advance man, PA, PR consultant, press officer, publicist, publicity agent, public relations officer

ارجاع به لغت press agent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «press agent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/press agent

لغات نزدیک press agent

پیشنهاد بهبود معانی