امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Pa

    pɑː pɑː pɑː pɑː
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      pas

    معنی‌ها

    noun
    (عامیانه) بابا، پاپا

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    symbol uncountable
    شیمی عنصر شیمیایی (Pa) پروتاکتینیم، عنصر پروتاکتینیم (نماد شیمیایی عنصر Protactinium) link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی شیمی

    مشاهده
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد pa

    1. noun A male parent
      Synonyms:
      protactinium father sire dad daddy pascal papa pappy pop old man protoactinium atomic number 91
    1. noun A Mid-Atlantic state; one of the original 13 colonies
      Synonyms:
      father dad papa sire pennsylvania dada daddy pappa pop keystone-state
    1. noun An electronic amplification system used as a communication system in public areas
      Synonyms:
      public-address-system pa system p.a.
    1. adverb By the year; every year (usually with reference to a sum of money paid or received)
      Synonyms:
      per annum per year each year annually

    ارجاع به لغت pa

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «pa» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pa

    لغات نزدیک pa

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return