۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Daddy

ˈdædi ˈdædi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    daddies

معنی

noun countable
(عنوان عامیانه dad ) بابا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد daddy

  1. noun a male parent
    Synonyms:
    father dad papa pop old man pappa pappy sire dada p.a.

ارجاع به لغت daddy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «daddy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/daddy

لغات نزدیک daddy

پیشنهاد بهبود معانی