خشک، رسمی، عصاقورتداده، مبادی آداب
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The prim and proper lady refused to engage in any vulgar conversation.
خانم مبادی آداب از شرکت در گفتگوهای مبتذل امتناع میکرد.
The prim and proper teacher insisted on neat and organized classrooms.
معلم عصاقورتداده بر کلاسهای تمیز و مرتب تأکید داشت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «prim and proper» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/prim-and-proper