آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Prim And Proper

prɪm ænd ˈprɑpər prɪm ænd ˈprɒpə

معنی prim and proper | جمله با prim and proper

adjective

خشک، رسمی، عصاقورت‌داده، مبادی آداب

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The prim and proper lady refused to engage in any vulgar conversation.

خانم مبادی آداب از شرکت در گفتگوهای مبتذل امتناع می‌کرد.

The prim and proper teacher insisted on neat and organized classrooms.

معلم عصاقورت‌داده بر کلاس‌های تمیز و مرتب تأکید داشت.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت prim and proper

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prim and proper» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/prim-and-proper

لغات نزدیک prim and proper

پیشنهاد بهبود معانی