با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Python

-θɑːn / / -θn ˈpaɪθn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun
    تکنولوژی پایتون (یک زبان برنامه‌نویسی شیءگرا و سطح بالا)
    • - Python's versatility and ease of use make it an ideal tool for predicting future trends and patterns.
    • - تطبیق‌پذیری و سهولت استفاده از پایتون، این زبان برنامه‌نویسی را به ابزاری ایدئال برای پیش‌بینی روندها و الگوهای آینده تبدیل کرده است.
    • - The use of python in predicting cancer has revolutionized the field of oncology.
    • - بهره‌گیری از پایتون در پیش‌بینی سرطان، حوزه‌ی آنکولوژی (سرطان‌شناسی) را متحول کرده است.
    • - In the world of programming, python is known for its simplicity and versatility.
    • - پایتون در دنیای برنامه‌نویسی به سادگی و تطبیق‌پذیری معروف است.
  • noun countable
    جانورشناسی پیتون (=پایتون) (نوعی مار بسیار بزرگ که در آفریقا و آسیا و استرالیا یافت می‌شود. این مار بدون زهر است و حیوانات را با پیچیدن به دور آن‌ها و له کردن آن‌ها برای غذا می‌کشد)
    • - The python's skin is highly valued for its use in the fashion industry.
    • - پوست مار پیتون به دلیل بهره‌گیری از آن در صنعت مد ارزش زیادی دارد.
    • - I saw a python at the zoo yesterday.
    • - دیروز در باغ‌وحش یک پیتون را دیدم.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد python

  1. noun
    Synonyms: anaconda, boa, boa-constrictor, snake

ارجاع به لغت python

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «python» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/python

لغات نزدیک python

پیشنهاد بهبود معانی