با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Q

kjuː kjuː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable
q (هفدهمین حرف الفبای انگلیسی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- There are not many words that start with the letter "q".
- تعداد کلماتی که با حرف q شروع می‌شوند زیاد نیست.
- The word "queen" starts with the letter "q".
- لغت queen با حرف q شروع می‌شود.
abbreviation noun countable
سؤال، پرسش (Q و q) (در نوشتار)
- I have a q about the project deadline.
- در مورد مهلت پروژه سؤال دارم.
- What was your q?
- پرسش شما چه بود؟
abbreviation noun countable
سه‌ماه، فصل (quarter)
- The q ended with a profit margin of 5%.
- این سه‌ماه با حاشیه سود پنج درصد به پایان رسید.
- We need to analyze the company's performance for this q.
- باید عملکرد شرکت برای این فصل را تجزیه‌وتحلیل کنیم.
noun
هر چیز به شکل Q یا q
- The toy was made in the shape of a Q.
- این اسباب‌بازی به شکل Q ساخته شده است.
- The cloud had a q shape.
- ابر به شکل q بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد q

  1. The 17th letter of the Roman alphabet
    Synonyms: q

ارجاع به لغت q

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «q» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/q

لغات نزدیک q

پیشنهاد بهبود معانی