امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Quick Sale

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation noun
کسب‌وکار فروش فوری، فروش سریع، فروش آنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- He was pleased with the quick sale of his old car.
- او از فروش سریع ماشین قدیمی‌اش راضی بود.
- Investors often look for properties that are in need of a quick sale.
- سرمایه‌گذاران معمولاً به‌دنبال املاکی هستند که نیاز به فروش فوری دارند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد quick sale

  1. noun the rapid sale of a product or asset, often at a lower price than its market value, to facilitate a fast transaction

ارجاع به لغت quick sale

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «quick sale» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/quick-sale

لغات نزدیک quick sale

پیشنهاد بهبود معانی