فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Raptor

ˈræptər ˈræptə

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

دزد، شکارچی، قاپنده، رباینده، پرنده‌ی شکاری، جانور شکاری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The documentary showcased the hunting behavior and intelligence of various raptor species.

مستند رفتار شکارچی‌گری و هوش گونه‌های مختلف پرندگان شکاری را نشان می‌داد.

The raptor soared through the sky.

پرنده‌ی شکاری در آسمان اوج گرفت.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد raptor

  1. noun any of numerous carnivorous birds that hunt and kill other animals
    Synonyms:
    bird-of-prey raptorial bird

ارجاع به لغت raptor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «raptor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/raptor

لغات نزدیک raptor

پیشنهاد بهبود معانی