Rattlebag

    ˈrætlˌbæɡ ˈrætlbæɡ
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      rattlebags

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun
    گیاه‌شناسی سیلن بادکنکی (نوعی گونه‌‌ی گیاهی از سرده‌ی سیلن از خانواده‌ی میخکیان صورتی) (معمولاً به‌صورت جمع می‌آید)
    لیست واژگان گیاه شناسی به انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - The rattlebag's calyx sets it apart from other campion species.
    - کاسه‌ی گل سیلن بادکنکی آن را از سایر گونه‌های سیلن متمایز می‌کند.
    - The rattlebag is a European plant that has made its way to North America.
    - سیلن بادکنکی گیاهی اروپایی است که به آمریکای شمالی راه یافته است.
    noun countable
    جغجغه (نوعی اسباب‌بازی کودکان)
    - The baby giggled as she shook the colorful rattlebag.
    - وقتی که بچه جغجغه‌ی رنگارنگ را تکان داد، قهقهه زد.
    - The parents enjoyed watching their little one play with the rattlebag.
    - والدین از تماشای بازی کوچولوی خود با جغجغه لذت بردند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت rattlebag

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «rattlebag» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rattlebag

    لغات نزدیک rattlebag

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند