شکل نوشتاری دیگر این لغت: raw dogging
رابطهی جنسی محافظتنشده، آمیزش جنسی ناایمن (عدم استفاده از وسایل محافظتی مانند کاندوم در هنگام رابطهی جنسی)
I warned him about the dangers of rawdogging, but he didn’t listen."
به او در مورد خطرات آمیزش جنسی ناایمن هشدار دادم، اما او گوش نکرد.
Rawdogging might seem exciting; however, it can lead to trouble too.
رابطهی جنسی محافظتنشده میتواند هیجانانگیز بهنظر برسد؛ در عین حال میتواند به مشکل نیز منجر شود.
عمل اللهبختکی، کار یلخی، عمل فکرنشده، کار دیمی (انجام لحظهای و فکرنشدهی کاری بدون آمادگی قبلی یا تجهیزات لازم)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He went rawdogging through the exam without studying.
او اللهبختکی و بدون مطالعهی قبلی رفت تا امتحان بدهد.
For some people, living in the moment and rawdogging life feels very liberating.
برای برخی از مردم، در لحظه و یلخی زندگی کردن بسیار رهاییبخش است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «rawdogging» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rawdogging