امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Recidivation

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

عود، باز گشت، بازگشت به، تکرار جنایات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد recidivation

  1. noun A slipping from a higher or better condition to a lower or poorer one
    Synonyms: backslide, backsliding, lapse, recidivism, relapse

ارجاع به لغت recidivation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «recidivation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/recidivation

لغات نزدیک recidivation

پیشنهاد بهبود معانی