با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Recursion

rɪˈkɜːrʒn rɪˈkɜːʒn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    recursions

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable uncountable
    ریاضی کامپیوتر بازگشت، بازوقوع
    • - The recursion of Fibonacci numbers can be represented by a simple mathematical formula.
    • - بازگشت اعداد فیبوناچی را می‌توان با یک فرمول ریاضی ساده نشان داد.
    • - Recursion is a common technique used in computer programming.
    • - بازوقوع تکنیک رایجی در برنامه‌نویسی رایانه‌ای است.
  • noun countable uncountable
    زبان‌شناسی برگشت (قرار گرفتن ترکیبی مانند یک عبارت در داخل ترکیبی از همان نوع)
    • - Linguists often analyze sentences with recursion.
    • - زبان‌شناسان جملات را با برگشت تجزیه‌و‌تحلیل می‌کنند.
    • - The recursion of the poem's refrain created a mesmerizing effect.
    • - برگشت مفردات شعر جلوه‌ای مسحورکننده خلق کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

لغات هم‌خانواده recursion

ارجاع به لغت recursion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «recursion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/recursion

لغات نزدیک recursion

پیشنهاد بهبود معانی