فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Recurse

rɪˈkɜrs rɪˈkɜːs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive verb - transitive

ریاضی کامپیوتر (برنامه‌نویسی) بازگرداندن، بازگشتن (اجرا شدن یک رویه به‌صورت بازگشتی)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کامپیوتر

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

To solve the problem efficiently, you need to learn how to properly recurse a function.

برای حل مؤثر مشکل، باید یاد بگیرید که چگونه یک تابع را به‌درستی بازگردانید.

The programmer decided to recurse the function.

برنامه‌نویس تصمیم به بازگرداندن تابع گرفت.

پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده recurse

  • verb - transitive
    recurse
  • verb - intransitive
    recurse

ارجاع به لغت recurse

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «recurse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/recurse

لغات نزدیک recurse

پیشنهاد بهبود معانی