فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Referential

ˌrefəˈrenʃl̩ ˌrefəˈrenʃl̩

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective formal

ارجاعی، اشاره‌ای، استنادی

Pronouns serve a referential function by pointing back to previously mentioned nouns.

ضمایر نقش ارجاعی دارند و به اسامی‌ای که قبلاً ذکر شده‌اند، اشاره می‌کنند.

In legal texts, precise referential terms ensure clarity and avoid ambiguity.

در متون حقوقی، اصطلاحات استنادی دقیق باعث شفافیت و جلوگیری از ابهام می‌شوند.

adjective

ارجاع‌دهنده، اشاره‌کننده، بازتاب‌دهنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The movie's dialogue is highly referential, with nods to classic horror films.

دیالوگ‌های این فیلم بسیار ارجاع‌دهنده هستند و به فیلم‌های کلاسیک ترسناک اشاره دارند.

His writing is filled with referential jokes that only literature buffs would understand.

نوشته‌های او پر از شوخی‌های اشاره‌کننده‌ای است که فقط علاقه‌مندان به ادبیات متوجه می‌شوند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت referential

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «referential» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/referential

لغات نزدیک referential

پیشنهاد بهبود معانی