امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Regionalization

ˌriːdʒənləˈzeɪʃən ˌriːdʒnlaɪˈzeɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت در انگلیسی بریتانیایی: regionalisation

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
اقتصاد سیاست منطقه‌بندی، ناحیه‌بندی (فرایند تقسیم‌بندی ناحیه‌ای جغرافیایی به بخش‌ها یا زیرناحیه‌های کوچک‌تر) link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی اقتصاد

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- Experts study the impact of regionalization on cultural identity.
- کارشناسان تأثیر ناحیه‌بندی بر هویت فرهنگی را مطالعه می‌کنند.
- The regionalization process can sometimes lead to political tensions.
- فرایند منطقه‌بندی گاهی‌ اوقات می‌تواند به تنش‌های سیاسی منجر شود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد regionalization

  1. noun the process of dividing a larger area or entity into smaller regions or segments

ارجاع به لغت regionalization

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «regionalization» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/regionalization

لغات نزدیک regionalization

پیشنهاد بهبود معانی