بهطور/بهصورتِ منطقهای، در سطح منطقهای
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We want to create links between similar organizations locally, regionally and internationally.
در نظر داریم بین سازمانهایِ مشابه داخلی، منطقهای و بینالمللی ارتباط ایجاد کنیم.
They are planning a series of workshops to be held regionally.
آنها در حال برنامهریزی بهمنظورِ برگزاریِ یک سری ورکشاپها در سطح منطقهای هستند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «regionally» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/regionally