امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Reindeer

ˈreɪndɪr ˈreɪndɪə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    reindeer

توضیحات

همچنین می‌توان از شکل جمع reindeers به‌‌جای reindeer استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
جانورشناسی گوزن شمالی (گونه‌ای گوزن که در نواحی شمالی اروپا، آسیا و آمریکای شمالی زندگی می‌کند) link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- Children eagerly awaited Santa's reindeer on Christmas Eve.
- در شب کریسمس، کودکان مشتاقانه منتظر گوزن شمالی بابانوئل بودند.
- A group of reindeer sprinted across the frozen landscape.
- گروهی از گوزن‌های شمالی در پهنه‌ی اراضی یخ‌زده می‌دویدند.
- The reindeer have thick fur to survive the cold winters.
- گوزن‌های شمالی موی کلفتی دارند تا بتوانند در زمستان‌های سرد زنده بمانند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد reindeer

  1. noun arctic deer with large antlers in both sexes; called `reindeer' in Eurasia and `caribou' in North America; a type of deer that lives in the northern parts of Europe, Asia, and North America
    Synonyms:
    caribou European reindeer Rangifer tarandus (Latin) Greenland caribou rangifer-tarandus

ارجاع به لغت reindeer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «reindeer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/reindeer

لغات نزدیک reindeer

پیشنهاد بهبود معانی