آخرین به‌روزرسانی:

Relieve Someone Of Their Duties

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

کسی را از وظایفش معاف کردن، کسی را برکنار کردن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The manager was relieved of his duties after the scandal.

مدیر پس از رسوایی از وظایفش معاف شد.

The officer was relieved of his command.

افسر از فرماندهی خود برکنار شد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت relieve someone of their duties

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «relieve someone of their duties» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/relieve-someone-of-their-duties

لغات نزدیک relieve someone of their duties

پیشنهاد بهبود معانی