بازداشت موقت/ قرار بازداشت
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The suspect was remanded in custody until the trial.
مظنون تا زمان محاکمه در بازداشت موقت ماند.
The judge ordered the defendant to be remanded in custody.
قاضی دستور داد متهم در بازداشت موقت قرار گیرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «remand in custody» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/remand-in-custody