فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Reman

riːˈmæn ˈriːˈmæn

گذشته‌ی ساده:

remanned

سوم‌شخص مفرد:

remans

وجه وصفی حال:

remanning

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

بازگرداندن، برگرداندن

The company decided to reman their outdated software to improve efficiency.

این شرکت تصمیم گرفت تا نرم‌افزار قدیمی خود را برای بهبود کارایی بازگرداند.

The ship was badly damaged in the storm, but the crew worked tirelessly to reman it.

کشتی در طوفان به‌شدت آسیب دید، اما خدمه به‌طور خستگی‌ناپذیری برای بازگرداندن آن تلاش کردند.

verb - transitive

(با شجاعت و جرئت) حفظ کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

In the face of failure, it is crucial to reman yourself and keep pursuing your goals.

در مواجهه با شکست، بسیار مهم است که با شجاعت خود را حفظ کنید و به دنبال اهداف خود بروید.

The motivational speaker's inspiring words remanned the crowd and filled them with renewed courage.

سخنان الهام‌بخش سخنران انگیزشی جمعیت را حفظ کرد و آن‌ها را مملو از شجاعت تازه کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت reman

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «reman» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/reman

لغات نزدیک reman

پیشنهاد بهبود معانی