فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Remodelled
riˈmɑːdld
riˈmɒdld
معنی و نمونه‌جمله‌ها
adjective
بازسازی‌شده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The remodelled kitchen features modern appliances and sleek countertops.
آشپزخانه‌ی بازسازی‌شده دارای لوازم مدرن و میزهای براق است.
The remodelled bathroom includes a spacious shower and stylish tiles.
حمام بازسازی‌شده شامل دوش بزرگ و کاشی‌های شیک است.
ارجاع به لغت remodelled
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «remodelled» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/remodelled
لغات نزدیک remodelled
- - remnant
- - remodel
- - remodelled
- - remonetize
- - remonstrance