آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Resettlement

riˈsetəlmənt ˌriːˈsetlmənt

معنی resettlement | جمله با resettlement

noun uncountable

اسکان مجدد، استقرار مجدد (انتقال و استقرار افراد، به‌ویژه پناهندگان یا جمعیت‌های آسیب‌دیده، در مکان‌های جدید)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Resettlement programs often face numerous logistical challenges.

برنامه‌های اسکان مجدد اغلب با چالش‌های تدارکاتی متعددی روبرو هستند.

She studied the impact of resettlement on local economies and cultures.

او تأثیر اسکان مجدد بر اقتصادها و فرهنگ‌های محلی را مورد مطالعه قرار داد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد resettlement

  1. noun the process of relocating individuals or groups, often due to factors such as conflict, natural disasters, or government policies
    Synonyms:

ارجاع به لغت resettlement

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «resettlement» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/resettlement

لغات نزدیک resettlement

پیشنهاد بهبود معانی