فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Resident Alien

شکل جمع:

resident aliens

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

حقوق خارجی مقیم، بیگانه‌ی مقیم، مهاجر مقیم (فردی که در کشوری خارجی زندگی می‌کند اما شهروند آن کشور نیست)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی حقوق

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The laws surrounding resident aliens have changed in recent years.

قوانین مربوط‌ به افراد خارجی مقیم در سال‌های اخیر تغییر کرده است.

As a resident alien, she had to renew her visa every year.

به‌عنوان مهاجری مقیم، مجبور است که هرسال ویزای خود را تمدید کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد resident alien

  1. noun a non-citizen who is legally residing in the country

ارجاع به لغت resident alien

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «resident alien» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/resident-alien

لغات نزدیک resident alien

پیشنهاد بهبود معانی