آخرین به‌روزرسانی:

Retroaction

retroʊˈækʃən ˌretrəʊˈækʃən

معنی

noun

پس‌کردار پس‌کنش، عطف به ‌گذشته، عطف به‌ماسبق، عمل معکوس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد retroaction

  1. noun an action elicited by a stimulus
    Synonyms:
    response reaction

ارجاع به لغت retroaction

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «retroaction» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/retroaction

لغات نزدیک retroaction

پیشنهاد بهبود معانی