دنبال دردسر گشتن، دنبال شر گشتن، کارهای خطرناک کردن، خود را در معرض خطر قرار دادن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He ignored the warning signs and rode for a fall.
او علائم هشداردهنده را نادیده گرفت و خود را در معرض خطر قرار داد.
Don't let overconfidence make you ride for a fall.
اجازه ندهید اعتمادبهنفس بیش از حد شما را در معرض خطر قرار دهد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ride for a fall» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ride-for-a-fall