پزشکی پرستار رسمی (پرستار ثبتشده)
شکل نوشتاری دیگر: .R.N
شکل کامل: registered nurse
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
After completing her training, she became an RN and joined a private hospital.
پساز پایان دورهی آموزشی، او پرستار رسمی شد و به بیمارستان خصوصی پیوست.
The medical report was signed by Sara Mohammadi, RN.
گزارش پزشکی توسط سارا محمدی، پرستار رسمی، امضا شده بود.
انگلیسی بریتانیایی نیروی دریایی سلطنتی
شکل کامل: Royal Navy
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Officers of the RN receive specialized naval training.
افسران نیروی دریایی سلطنتی، آموزشهای تخصصی دریایی دریافت میکنند.
He served for over twenty years in the RN.
او بیش از بیست سال در نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا خدمت کرد.
شیمی عنصر شیمیایی (Rn) رادون، عنصر رادون
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی شیمی
High concentrations of Rn can be dangerous in enclosed spaces.
غلظتهای بالای رادون میتوانند در فضاهای بسته خطرناک باشند.
In the periodic table, Rn appears in group 18.Persian:
در جدول تناوبی، رادون در گروه ۱۸ قرار دارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «RN» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rn