امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Rna

ˌɑːr en ˈeɪ ˌɑːr en ˈeɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

abbreviation
(شیمی) اسید ریبونوکلئیک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rna

  1. noun (biochemistry) a long linear polymer of nucleotides found in the nucleus but mainly in the cytoplasm of a cell where it is associated with microsomes; it transmits genetic information from DNA to the cytoplasm and controls certain chemical processes in the cell
    Synonyms:
    ribonucleic-acid

ارجاع به لغت rna

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rna» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rna

لغات نزدیک rna

پیشنهاد بهبود معانی