فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Roller Skate

ˈroʊləˈskeɪt ˈrəʊləskeɪt
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری این لغت در حالت فعل (verb): roller-skate

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    کفش اسکیت (که چهار چرخ دارد و آن‌ها به‌صورت دو جفت در زیر کفش قرار گرفته‌اند)
    • - She put on her roller skates and glided down the street with ease.
    • - کفش اسکیتش را پوشید و در خیابان به‌راحتی حرکت کرد.
    • - The little boy was excited to receive a new pair of roller skates for his birthday.
    • - پسر کوچک از دریافت یک جفت کفش اسکیت جدید برای تولدش هیجان‌زده بود.
  • verb - intransitive
    اسکیت‌سواری کردن
    • - She loves to roller-skate in the park on sunny days.
    • - او عاشق اسکیت‌سواری در پارک در روزهای آفتابی است.
    • - They decided to roller-skate instead of walk to the store.
    • - آن‌ها تصمیم گرفتند به جای رفتن به فروشگاه، اسکیت‌سواری کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد roller skate

  1. noun shoe with rollers
    Synonyms: in-line skate, Rollerblades [tm]

ارجاع به لغت roller skate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «roller skate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/roller-skate-2

لغات نزدیک roller skate

پیشنهاد بهبود معانی