فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Rollerblading

ˈroʊlərˌbleɪdɪŋ ˈrəʊləˌbleɪdɪŋ

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

اسکیت‌سواری، رول‌اسکیت، اسکیت‌بازی (با استفاده از اسکیت‌های برند رولربلید)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

They did rollerblading along the beach.

در امتداد ساحل اسکیت‌بازی کردند.

The city has a special track for rollerblading.

این شهر دارای مسیری ویژه برای اسکیت‌سواری است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rollerblading

  1. noun the act of gliding across a surface while using Rollerblades

ارجاع به لغت rollerblading

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rollerblading» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rollerblading

لغات نزدیک rollerblading

پیشنهاد بهبود معانی