۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Ruddle

ˈrədl̩ ˈrʌdl̩
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از reddle به‌ جای ruddle استفاده کرد.

معنی

adverb
گل آخری، گل آخری زدن به، قرمز کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ruddle

  1. verb twist or braid together, interlace
    Synonyms:
    raddle
  1. noun a red iron ore used in dyeing and marking
    Synonyms:
    raddle reddle

ارجاع به لغت ruddle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ruddle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ruddle

لغات نزدیک ruddle

پیشنهاد بهبود معانی