آخرین به‌روزرسانی:

Run Errands

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

انجام دادن کارها/پی کار رفتن/ دنبال کارها رفتن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

I have to run some errands this afternoon, like going to the bank and the grocery store.

من باید بعد از ظهر چند کار انجام دهم، مثل رفتن به بانک و فروشگاه مواد غذایی.

She's busy running errands all day.

او تمام روز مشغول انجام کارها است.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت run errands

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «run errands» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/run-errands

لغات نزدیک run errands

پیشنهاد بهبود معانی