ساختهشده از یاقوت کبود
The sapphirine pendant around her neck shimmered with elegance.
آویز یاقوت کبود دور گردنش به زیبایی میدرخشید.
The sapphirine ring on her finger caught the attention of everyone in the room.
انگشتر یاقوت کبود در انگشت او توجه همهی حاضران در اتاق را به خود جلب کرد.
رنگ یاقوتیرنگ
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی رنگ
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Her sapphirine eyes sparkled in the sunlight.
چشمان یاقوتیرنگ او زیر نور خورشید برق میزد.
The sapphirine dress she wore made her stand out in the crowd.
لباس یاقوتیرنگی که پوشیده بود او را در میان جمعیت متمایز میکرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sapphirine» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sapphirine