فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

School Kid

ˈskuːl ˌkɪd ˈskuːl ˌkɪd

شکل جمع:

school kids

توضیحات:

شکل‌های نوشتاری دیگر این لغت: schoolkid و school-kid

school kid شکل عامیانه‌ی لغت schoolchild است.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable informal

بچه‌مدرسه‌ای، کودک مدرسه‌ای، کودک دبستانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

Schoolkids usually have a lot of interest in group games.

کودکان دبستانی معمولاً علاقه‌ی زیادی به بازی‌های گروهی دارند.

The bus was full of noisy school kids heading home

اتوبوس پر از بچه‌مدرسه‌ای‌های پرسروصدایی بود که به خانه می‌رفتند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد school kid

  1. noun a child who goes to school

ارجاع به لغت school kid

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «school kid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/school-kid

لغات نزدیک school kid

پیشنهاد بهبود معانی