غذا و آشپزی غذای دریایی، خوراک دریایی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی غذا و آشپزی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I love eating seafood, especially shrimp and crab.
عاشق خوردن خوراک دریایی بهویژه میگو و خرچنگ هستم.
I try to incorporate seafood into my diet.
سعی میکنم خوراک دریایی را در برنامهی غذاییام بگنجانم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «seafood» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/seafood