فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Self-correction
معنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
uncountable
خوداصلاحی، اصلاح خود، خودتصحیحی، تصحیح خود (فرایندی که طی آن فرد یا سیستم اشتباهات یا نواقص خود را بدون دخالت خارجی شناسایی و اصلاح می‌کند)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Self-correction is essential for personal growth.
خوداصلاحی برای رشد شخصی ضروری است.
His ability for self-correction impressed his teachers.
توانایی او در اصلاح خود معلمانش را تحت‌تأثیر قرار داد.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
Self-correction can lead to greater self-awareness and understanding.
خودتصحیحی می‌تواند به خودآگاهی و درک بیشتر منجر شود.
مترادف و متضاد self-correction
-
noun the process by which an individual or system identifies and rectifies its own errors or mistakes without external intervention
ارجاع به لغت self-correction
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «self-correction» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/self-correction
لغات نزدیک self-correction
- - self-correct
- - self-correcting
- - self-correction
- - self-critical
- - self-criticism