فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Shish Kebab

ˈʃiːʃ kəˌbɑːb ˈʃiːʃ kɪˌbæb

شکل جمع:

shish kabobs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

غذا و آشپزی شیش‌کباب (گوشت به سیخ‌ کشیده‌شده)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی غذا و آشپزی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The aroma of shish kebab filled the air.

عطر شیش‌کباب فضا را پر کرده بود.

I ordered a shish kebab from my favorite restaurant.

از رستوران محبوبم شیش‌کباب سفارش دادم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد shish kebab

  1. noun food on a skewer
    Synonyms:
    skewered food shish kabob shish kebob

ارجاع به لغت shish kebab

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shish kebab» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shish-kebab

لغات نزدیک shish kebab

پیشنهاد بهبود معانی