Shrove

ʃroʊv ʃrəʊv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive verb - intransitive
زمان گذشته‌ی: shrive

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد shrove

  1. verb grant remission of a sin to
    Synonyms:
    pardoned absolved acquitted freed confessed repented purged prayed
  1. verb to absolve
    Synonyms:
    pardoned redeemed

ارجاع به لغت shrove

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shrove» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shrove

لغات نزدیک shrove

پیشنهاد بهبود معانی