با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Shut-off

American: ˈʃətˈɒf British: ʃʌtɒf
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
(هر چیزی که جریان آب یا گاز یا برق و غیره را قطع کند) بندآور، سویچ، شیر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد shut-off

  1. verb Block off the passage through
    Synonyms: block-off, close off
  2. verb Isolate or separate
    Synonyms: close off, turn off, discontinue, put-a-stop-to

ارجاع به لغت shut-off

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shut-off» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shut-off

لغات نزدیک shut-off

پیشنهاد بهبود معانی