با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Shut-in

American: ˌɪn British: ˈʃʌtˈɪn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun adjective
بستری، بیمارستانی، زمین‌گیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
adjective noun
منزوی، کم معاشرت، تنهایی دوست
noun adjective
بیمار بستری، بیمار زمین‌گیر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد shut-in

  1. noun Someone who is incapacitated by a chronic illness or injury
    Synonyms: invalid, convalescent, sufferer, cripple
  2. verb Surround completely
    Synonyms: enclose, close in, inclose
  3. adjective Somewhat introverted
    Synonyms: introvertish
  4. adjective Confined usually by illness
    Synonyms: homebound, housebound

ارجاع به لغت shut-in

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shut-in» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shut-in

لغات نزدیک shut-in

پیشنهاد بهبود معانی