فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Shut-in

American: ˌɪn British: ˈʃʌtˈɪn

معنی‌ها

noun adjective

بستری، بیمارستانی، زمین‌گیر

adjective noun

منزوی، کم معاشرت، تنهایی دوست

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
noun adjective

بیمار بستری، بیمار زمین‌گیر

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد shut-in

  1. noun someone who is incapacitated by a chronic illness or injury
    Synonyms:
    sufferer invalid convalescent cripple
  1. verb surround completely
    Synonyms:
    enclose inclose close in
  1. adjective somewhat introverted
    Synonyms:
    introvertish
  1. adjective confined usually by illness
    Synonyms:
    housebound homebound

ارجاع به لغت shut-in

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shut-in» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shut-in

لغات نزدیک shut-in

پیشنهاد بهبود معانی